مهریه حق زن است – راهنمای جامع حقوقی و فقهی این حق

مهریه حق زن است
مهریه، مالی است که مرد در هنگام عقد ازدواج بر عهده می گیرد تا به همسرش پرداخت کند. این حق مالی به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح برای زن ایجاد می شود و او بلافاصله مالک آن می گردد. در جامعه ما، این موضوع نه تنها به عنوان یک پشتوانه مالی برای زن، بلکه به عنوان نمادی از تعهد و صداقت مرد در تشکیل زندگی مشترک و حفظ بنیان خانواده شناخته می شود.
در زندگی مشترک، مهریه همواره به عنوان یکی از مهم ترین حقوق مالی زن شناخته شده است؛ حقی که ریشه های عمیقی در فرهنگ و شرع ما دارد. بسیاری از افراد مهریه را صرفاً یک تعهد مالی می دانند، اما با کمی تأمل می توان دریافت که این مفهوم، ابعاد گسترده تری را در بر می گیرد و می تواند نقش مهمی در ثبات و امنیت خانواده ایفا کند. تصور می شود که مهریه، پشتوانه ای است برای زن تا در فراز و نشیب های زندگی، به ویژه در زمان جدایی، از حداقل امنیت مالی برخوردار باشد. این حق، نه تنها از جنبه اقتصادی حائز اهمیت است، بلکه از بُعد اجتماعی و روانی نیز آرامش خاطری برای زن به ارمغان می آورد و او را در برابر چالش های پیش رو، توانمندتر می سازد.
مهریه؛ پشتوانه ای از ریشه های عمیق تا امروز
درک عمیق تر مفهوم مهریه مستلزم آن است که به ریشه ها و فلسفه وجودی آن نگاهی جامع تر داشته باشیم. این حق مالی، فراتر از یک عدد و رقم ساده، در واقع سنگ بنای تعهد و مسئولیت پذیری در یک زندگی مشترک محسوب می شود.
تعریفی که از جنس حمایت است
مهریه در اصطلاح حقوقی و شرعی، مالی است که به موجب عقد نکاح، بر ذمه مرد قرار می گیرد و زن مالک آن می شود. بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، زن به محض جاری شدن عقد، مالک مهریه می گردد و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن کند. این مالکیت، یک مالکیت کامل و بلامنازع است که در آن، زن اختیار تام بر مال خود دارد. بسیاری از زنان و حتی مردان، مهریه را به عنوان اولین و مهم ترین پشتوانه مالی زن در زندگی زناشویی در نظر می گیرند. این مال، در واقع هدیه ای از سوی مرد نیست، بلکه دینی است که بر عهده او قرار می گیرد و باید آن را ادا کند. جامعه ما شاهد است که چگونه این حق، گاهی اوقات می تواند زن را از تنگناهای مالی پس از جدایی یا فوت همسر نجات دهد و به او فرصتی برای آغاز دوباره ببخشد.
فلسفه ای که فراتر از یک مبلغ است
فلسفه وجودی مهریه را می توان از چندین منظر مورد بررسی قرار داد؛ منظر شرعی، اجتماعی و حمایتی. این ابعاد، دست به دست هم می دهند تا اهمیت مهریه را در نظام خانواده ایرانی روشن سازند:
- حمایت مالی و پشتوانه اقتصادی زن: در بسیاری از فرهنگ ها، از جمله فرهنگ اسلامی، زن پس از ازدواج، مسئولیت های خانه داری و تربیت فرزندان را بر عهده می گیرد و گاهی امکان اشتغال تمام وقت را ندارد. مهریه در چنین شرایطی، به عنوان یک پشتوانه مالی قوی عمل می کند. این مبلغ می تواند در زمان طلاق یا فوت همسر، به زن کمک کند تا زندگی خود را دوباره سامان دهد و دچار مشکلات اقتصادی نشود. بسیاری از زنان تجربه کرده اند که در دوران ضعف اقتصادی یا پس از جدایی، مهریه چگونه به آنها کمک کرده تا روی پای خود بایستند.
- نشانه صداقت و جدیت مرد: از دیدگاه اجتماعی، مهریه نشانه ای از صداقت و جدیت مرد در تشکیل زندگی مشترک است. مردی که برای ازدواج پیش قدم می شود، با پذیرش این تعهد مالی، عزم و اراده خود را برای بر عهده گرفتن مسئولیت های زندگی مشترک و تأمین آسایش همسرش نشان می دهد. این عمل، نوعی ابراز علاقه و احترام عملی به زن و خانواده او تلقی می شود.
- مانعی برای طلاق های بی دلیل و عجولانه: مهریه می تواند نقش بازدارنده ای در طلاق های بی مورد و عجولانه ایفا کند. گاهی اوقات، تعهد مالی پرداخت مهریه، مرد را وادار به تأمل بیشتر در تصمیم خود برای جدایی می کند و به او فرصت می دهد تا با حل و فصل مشکلات، از فروپاشی کانون خانواده جلوگیری کند. این جنبه از مهریه، به تحکیم بنیان خانواده کمک شایانی می کند.
- جبران نقص سهم الارث زن (در دیدگاه تاریخی و فقهی): در برخی دیدگاه های تاریخی و فقهی، اشاره شده که مهریه می تواند تا حدودی جبران کننده سهم الارث کمتر زن نسبت به مرد باشد. اگرچه این دیدگاه امروزه کمتر مطرح می شود، اما در گذشته به عنوان یکی از دلایل تعیین مهریه مورد توجه بوده است.
جایگاه مهریه در نگاه دین و قانون
مهریه نه تنها در قوانین مدنی ایران، بلکه در شرع مقدس اسلام نیز جایگاه ویژه ای دارد. قرآن کریم در آیات متعددی به اهمیت پرداخت مهریه اشاره کرده و از آن با واژگانی چون صداق و نحله یاد می کند. این واژه ها، بر جنبه هدیه و عطیه بودن مهریه از سوی خداوند تأکید دارند و نشان می دهند که مهریه، قیمتی برای زن نیست، بلکه نشانه ای از صداقت مرد در آغاز زندگی مشترک است. احادیث و روایات نیز بر لزوم پرداخت مهریه و مذمت عدم پرداخت آن تأکید فراوان دارند و آن را از حقوق مسلم زن می دانند. قانون مدنی ایران، با الهام از فقه اسلامی، در مواد ۱۰۷۸ تا ۱۱۰۱ به تفصیل به مباحث مربوط به مهریه پرداخته و شرایط، انواع، و نحوه مطالبه آن را تبیین کرده است. این قوانین به زن این امکان را می دهند که در صورت لزوم، حق خود را به صورت قانونی پیگیری کند.
نگاهی به گونه های مهریه در بستر قانون ایران
مهریه در نظام حقوقی ایران به اشکال مختلفی می تواند تعیین شود که هر یک، ویژگی ها و آثار حقوقی خاص خود را دارند. شناخت این انواع، برای زوجین و همه کسانی که با مسائل حقوق خانواده سر و کار دارند، ضروری است.
مهرالمسمی: قراردادی که به آن عمل می شود
متداول ترین نوع مهریه، مهرالمسمی است. این مهریه، مالی است که زوجین در هنگام عقد نکاح، بر سر مقدار و جنس آن توافق می کنند و این توافق در سند ازدواج به ثبت می رسد. شرایط صحت مهرالمسمی شامل موارد زیر است:
- مالیت داشتن: مهریه باید دارای ارزش مالی باشد؛ یعنی چیزی باشد که بتواند در بازار خرید و فروش شود.
- مشخص بودن: جنس و مقدار مهریه باید کاملاً واضح و مشخص باشد. مثلاً یک دانگ زمین یا صد عدد سکه بهار آزادی. ابهام در تعیین مهریه می تواند موجب بطلان آن شود.
- قابلیت تملک: مهریه باید چیزی باشد که بتوان آن را به ملکیت زن درآورد.
قانونگذار محدودیتی برای میزان مهرالمسمی تعیین نکرده است، اما در شرع و توصیه های اخلاقی، به مهریه های معقول و متناسب با توانایی مرد و شأن زن (مهرالسنه) تأکید شده است تا از مشکلات آتی جلوگیری شود.
مهرالمثل: عدالتی بر اساس شأن و عرف
در برخی موارد، ممکن است در عقد دائم، مهریه ای تعیین نشده باشد یا مهریه تعیین شده به دلایلی باطل تلقی شود. در این صورت، اگر رابطه زناشویی بین زوجین برقرار شده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. مهرالمثل، مهریه ای است که با توجه به عرف، جایگاه اجتماعی زن، و وضعیت خانوادگی او تعیین می شود. عوامل موثر در تعیین مهرالمثل عبارتند از:
- شأن زن در مقایسه با هم طرازان خود از نظر تحصیلات، سن، زیبایی، موقعیت خانوادگی و اجتماعی.
- عوامل محلی و عرف جامعه.
- وضعیت اقتصادی مرد.
تعیین مهرالمثل توسط دادگاه انجام می شود و هدف آن، برقراری عدالتی نسبی برای زن است که بدون تعیین مهریه وارد زندگی مشترک شده است. بسیاری از افرادی که در ابتدای زندگی به دلیل سادگی یا عدم آگاهی از مسائل حقوقی، مهریه را تعیین نکرده اند، در صورت جدایی، از این حق برخوردار می شوند.
مهرالمتعه و تفویض مهر: وقتی تصمیم گیری متفاوت است
علاوه بر مهرالمسمی و مهرالمثل، دو نوع دیگر از مهریه نیز در قانون مدنی ما مطرح شده اند:
- مهرالمتعه: این نوع مهریه زمانی مطرح می شود که در عقد دائم، مهریه ای تعیین نشده باشد و مرد قبل از نزدیکی (رابطه زناشویی) زن خود را طلاق دهد. در این حالت، زن مستحق مهرالمتعه است که مقدار آن توسط دادگاه و با در نظر گرفتن وضعیت مالی مرد (و نه شأن زن) تعیین می شود. تفاوت اصلی آن با مهرالمثل این است که در مهرالمتعه، به شأن زن توجه نمی شود و فقط وضعیت مالی مرد ملاک است.
- تفویض مهر: گاهی اوقات، زوجین توافق می کنند که تعیین میزان مهریه را به اختیار یکی از خودشان یا شخص ثالثی واگذار کنند. این حالت را تفویض مهر می نامند. اگر تعیین مهریه به خود زن تفویض شده باشد، او نمی تواند مهریه ای بیش از مهرالمثل خود تعیین کند. این روش کمتر رایج است، اما می تواند در مواردی که طرفین به یکدیگر اعتماد کامل دارند و نمی خواهند در زمان عقد بر سر مبلغ مهریه چانه زنی کنند، مورد استفاده قرار گیرد.
گام های مطالبه مهریه و چالش های پیش رو
مطالبه مهریه، هرچند یک حق قانونی برای زن است، اما می تواند با چالش ها و پیچیدگی های خاص خود همراه باشد. آگاهی از روندها و نکات حقوقی، به زن کمک می کند تا با دیدی بازتر و اقدامات صحیح تر، حق خود را پیگیری کند.
از لحظه عقد تا مطالبه: حق بلافاصله زن
همان طور که قانون مدنی تأکید می کند، زن به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح، مالک مهریه می شود و این حق عندالمطالبه است؛ به این معنا که زن می تواند در هر زمانی که بخواهد، حتی یک ساعت پس از عقد، مهریه خود را از همسرش مطالبه کند. بسیاری از افراد این نکته را نادیده می گیرند و تصور می کنند که مهریه تنها در صورت طلاق یا مشکلات جدی قابل مطالبه است، در حالی که این حق، مستقل از وضعیت زندگی مشترک، همواره برای زن محفوظ است. این حق به زن استقلال مالی و امنیت خاطر می دهد و به او اجازه می دهد که در صورت لزوم، بدون نیاز به تأیید مرد، به حق مالی خود دسترسی پیدا کند.
حق حبس: ابزاری برای تضمین مطالبه
یکی از حقوق مهم زن در قبال مهریه، حق حبس است. بر اساس این حق، اگر مهریه عندالمطالبه باشد، زن می تواند تا زمانی که تمام مهریه خود را دریافت نکرده است، از ایفای وظایف زناشویی (تمکین خاص) خودداری کند، مگر اینکه این امتناع با شرط ضمن عقد یا عرف، مخالف باشد. البته این حق تنها زمانی قابل اعمال است که زن هنوز تمکین خاص نکرده باشد. به عبارت دیگر، اگر زن یک بار با همسر خود رابطه زناشویی برقرار کرده باشد، حق حبس او ساقط می شود و نمی تواند از این پس از آن برای مطالبه مهریه استفاده کند. حق حبس، ابزاری قانونی است که زن برای فشار آوردن به مرد جهت پرداخت مهریه خود در اختیار دارد و می تواند در مواقعی که مرد از پرداخت سر باز می زند، کارساز باشد.
پس از فوت: وقتی مهریه میراث می شود
مهریه، دینی است بر ذمه مرد که حتی با فوت او نیز از بین نمی رود. در واقع، اگر مردی فوت کند و مهریه همسرش را نپرداخته باشد، زن می تواند مهریه خود را از ترکه (اموال به جا مانده) مرد مطالبه کند. مهریه در این حالت، یک دین ممتاز تلقی می شود؛ به این معنی که پیش از تقسیم ارث بین ورثه، ابتدا باید مهریه زن پرداخت شود. حتی اگر زن نیز فوت کند و مهریه اش را از همسر خود دریافت نکرده باشد، ورثه او (فرزندان، پدر و مادر و…) می توانند این حق را از همسر او مطالبه کنند. این موضوع نشان دهنده استحکام و پایداری حق مهریه در نظام حقوقی ما است.
عندالمطالبه و عندالاستطاعه: تفاوت هایی با پیامدهای بزرگ
تفاوت بین مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه یکی از مهم ترین نکاتی است که زوجین باید در زمان عقد به آن توجه کنند. این تفاوت، می تواند در آینده، پیامدهای حقوقی و عملی زیادی داشته باشد:
- مهریه عندالمطالبه: به این معناست که زن هر زمان که اراده کند، می تواند مهریه خود را مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت آن است، بدون اینکه نیازی به اثبات توانایی مالی او باشد. در صورت عدم پرداخت، زن می تواند از طریق مراجع قضایی اقدام کرده و اموال مرد را توقیف کند.
- مهریه عندالاستطاعه: در این حالت، زن زمانی می تواند مهریه خود را مطالبه کند که توانایی مالی مرد برای پرداخت آن اثبات شود. بار اثبات توانایی مالی مرد بر عهده زن است. این نوع مهریه، کمتر موجب حبس مرد می شود و بیشتر بر اساس توانایی او برای پرداخت در طول زمان تنظیم می گردد.
انتخاب بین این دو نوع مهریه، تصمیمی مهم است که باید با آگاهی کامل از آثار حقوقی آن اتخاذ شود. بسیاری از زوجین بدون توجه به این تفاوت، یکی از این دو گزینه را انتخاب می کنند و بعدها با مشکلات ناشی از آن مواجه می شوند.
اعسار و تقسیط: راهی برای پرداخت در توان مرد
اگر مردی توانایی پرداخت کامل مهریه را به صورت یکجا نداشته باشد، می تواند درخواست اعسار از پرداخت مهریه را به دادگاه ارائه دهد. دادگاه پس از بررسی وضعیت مالی مرد، در صورتی که اعسار او ثابت شود، حکم به تقسیط مهریه می دهد. در این حالت، مرد مکلف می شود مهریه را در اقساط مشخص و متناسب با توان مالی خود به زن بپردازد. تعیین میزان پیش قسط و اقساط ماهانه، بر عهده قاضی است و عواملی مانند درآمد مرد، تعداد افراد تحت تکفل، و هزینه های ضروری زندگی او در نظر گرفته می شود. این قانون به مردان کمک می کند تا در عین حفظ حق زن، از زیر بار فشار مالی سنگین خارج شده و از حبس رهایی یابند.
قانون ۱۱۰ سکه: محدودیتی که قواعد را تغییر داد
یکی از مهم ترین تحولات در زمینه مطالبه مهریه، وضع قانون ۱۱۰ سکه است. بر اساس این قانون، مرد تنها تا سقف ۱۱۰ سکه بهار آزادی (یا معادل آن) در صورت عدم پرداخت، قابل حبس است. به این معنی که اگر مهریه زنی بیش از ۱۱۰ سکه باشد، مرد برای مازاد بر این مقدار، به زندان نمی رود، مگر اینکه زن بتواند اموالی از مرد معرفی کند که برای پرداخت آن مازاد کفایت کند. این قانون، با هدف کاهش زندانیان مهریه و جلوگیری از سوءاستفاده از حق حبس، وضع شده است. جامعه شاهد است که این قانون، تا حدودی توانسته از بحران زندانیان مهریه بکاهد، اما همچنان چالش هایی در نحوه اجرای آن وجود دارد.
تورم و ارزش مهریه: حفظ ارزش در گذر زمان
با توجه به نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی در طول زمان، قانونگذار برای حفظ ارزش مهریه، ساز و کاری را پیش بینی کرده است. اگر مهریه وجه رایج (پول) باشد، دادگاه آن را با توجه به شاخص سالانه بانک مرکزی، به نرخ روز محاسبه و حکم به پرداخت می دهد. این بدان معناست که مهریه تعیین شده در زمان عقد، ارزش خود را در زمان مطالبه از دست نمی دهد و با توجه به نرخ تورم، تعدیل می شود. این قانون به زنان کمک می کند تا حق مالی خود را با ارزش واقعی آن دریافت کنند و از آسیب های ناشی از تورم در امان بمانند. اما برخی فقها و حقوقدانان به این رویه نقد دارند.
مهریه نه تنها یک حق مالی، بلکه نمادی از تعهد و پشتوانه ای برای آرامش خاطر زن در زندگی مشترک است. شناخت ابعاد مختلف آن، برای استحکام بنیان خانواده ضروری است.
باورهای رایج و واقعیت های حقوقی درباره مهریه
در جامعه، باورهای غلط و شبهات زیادی درباره مهریه وجود دارد که می تواند منجر به سوءتفاهم و اختلافات شود. آگاهی از واقعیت های حقوقی، به شفافیت این موضوع کمک شایانی می کند.
خیانت و مهریه: تفکیکی که باید دانست
یکی از رایج ترین باورهای غلط این است که اگر زن مرتکب خیانت یا رابطه نامشروع شود، حق مهریه او ساقط می شود. این باور، کاملاً اشتباه است. مهریه یک حق مالی است که به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح برای زن ایجاد می شود و هیچ ارتباطی با رفتار اخلاقی یا سوءرفتار زن (مانند خیانت یا عدم تمکین عام پس از شروع زندگی) ندارد. دادگاه ها در این خصوص رویه ثابتی دارند: حتی اگر خیانت زن در دادگاه ثابت شود، این موضوع تأثیری بر حق او برای دریافت مهریه نخواهد داشت و مهریه همچنان به او تعلق می گیرد. این تفکیک بین حق مالی و رفتار اخلاقی، یکی از اصول بنیادین در قانون خانواده ماست.
عدم تمکین و مهریه: تأثیر بر نفقه، نه بر اصل مهریه
برخی افراد تصور می کنند که اگر زن از تمکین (ایفای وظایف زناشویی) خودداری کند، مهریه اش را از دست می دهد. این نیز یک باور غلط است. عدم تمکین زن، بر حق او برای دریافت نفقه تأثیر می گذارد و در صورت اثبات، مرد دیگر ملزم به پرداخت نفقه به او نیست، اما تأثیری بر اصل حق مهریه ندارد. همان طور که پیشتر اشاره شد، تنها در حالت حق حبس (و قبل از اولین تمکین خاص)، عدم ایفای وظایف زناشویی می تواند به اهرم فشاری برای دریافت مهریه تبدیل شود، اما پس از آن، عدم تمکین، تنها نفقه را تحت تأثیر قرار می دهد و نه مهریه را. مهریه، همانند سایر حقوق مالی زن، مستقل از تمکین او است.
شرایطی که مهریه کاهش می یابد یا ساقط می شود
با وجود اینکه مهریه حق مسلم زن است، اما در برخی شرایط خاص، ممکن است تمام یا بخشی از آن به زن تعلق نگیرد. شناخت این موارد برای جلوگیری از سردرگمی ضروری است:
- بطلان عقد نکاح: اگر عقد نکاح از ابتدا به دلیل عدم رعایت شرایط اساسی صحت عقد (مانند عدم قصد، یا موارد قانونی دیگر) باطل باشد، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد.
- فسخ نکاح به دلیل عیوب اساسی: در صورتی که نکاح به دلیل وجود برخی عیوب خاص در یکی از زوجین (مانند جنون یا برخی بیماری ها) فسخ شود:
- اگر فسخ قبل از نزدیکی باشد، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد.
- اگر فسخ پس از نزدیکی باشد، مهریه المثل به زن تعلق می گیرد.
- طلاق قبل از نزدیکی: اگر مرد همسر خود را قبل از نزدیکی طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه تعیین شده (نصف مهرالمسمی) خواهد بود.
- بخشش مهریه توسط زن (ابراء ذمه): زن می تواند با رضایت و اراده خود، تمام یا قسمتی از مهریه اش را به مرد ببخشد. این بخشش باید به صورت آگاهانه و با قصد و اراده صورت گیرد و پس از آن، زن دیگر نمی تواند مهریه بخشیده شده را مطالبه کند.
- طلاق خلع و مبارات: در این نوع طلاق ها که با کراهت زن از مرد و کراهت مرد از زن (مبارات) یا تنها کراهت زن از مرد (خلع) صورت می گیرد، زن مالی را به مرد می بخشد (که معمولاً مهریه یا بخشی از آن است) تا او را راضی به طلاق کند. در این صورت، مهریه بخشیده شده به زن تعلق نمی گیرد.
قصد نداشتن پرداخت مهریه: تعهدی که جدیت می طلبد
یکی از مسائل اخلاقی و حقوقی مهم، زمانی است که مرد در زمان عقد نکاح، از ابتدا قصد پرداخت مهریه را ندارد. برخی فقها و حقوقدانان معتقدند که اگر مرد در زمان عقد، با نیت قبلی و بدون قصد پرداخت مهریه، آن را تعهد کند، این عمل می تواند از نظر شرعی دارای اشکال باشد و حتی برخی آن را نوعی فریب می دانند. این موضوع تأکید می کند که تعهد به پرداخت مهریه باید با جدیت و صداقت از سوی مرد همراه باشد. هرچند اثبات چنین قصد و نیتی در دادگاه بسیار دشوار است، اما این بحث، نشان دهنده اهمیت نیت و صداقت در این تعهد مقدس است.
رهنمودهای عملی برای شناخت و پیگیری حقوق مهریه
آگاهی از ابعاد مختلف مهریه و نحوه پیگیری آن، می تواند مسیر زندگی بسیاری از زوجین را هموارتر کند و از بروز اختلافات جدی جلوگیری نماید. رعایت چند نکته عملی، در این زمینه حائز اهمیت است.
آگاهی پیش از ازدواج: بنیانی مستحکم تر برای زندگی
یکی از مهم ترین توصیه ها برای زوجین، کسب آگاهی کامل از حقوق و تکالیف خود پیش از ازدواج است. شناخت دقیق مفهوم مهریه، انواع آن، شرایط مطالبه و مواردی که ممکن است به آن تعلق نگیرد، می تواند از سوءتفاهم ها و تصمیم گیری های نادرست در آینده جلوگیری کند. بسیاری از مشکلات حقوقی مربوط به مهریه، از عدم آگاهی زوجین در زمان عقد نشأت می گیرد. مشورت با افراد مطلع، مطالعه قوانین و درک صحیح از پیامدهای هر تصمیم، بنیان های زندگی مشترک را مستحکم تر می سازد و به زوجین کمک می کند تا با دیدی واقع بینانه وارد این پیمان مقدس شوند.
مشاوره حقوقی: همراهی برای مسیری شفاف تر
مسائل حقوقی مربوط به مهریه می تواند پیچیده و دارای جزئیات فراوان باشد. از این رو، در هر مرحله از زندگی مشترک، به ویژه هنگام بروز اختلافات یا تصمیم گیری برای مطالبه مهریه، مشورت با یک وکیل متخصص خانواده و باتجربه، از اهمیت بالایی برخوردار است. وکیل می تواند با ارائه راهنمایی های دقیق و تخصصی، زوجین را با حقوق و وظایفشان آشنا سازد، بهترین مسیر قانونی را برای حل مشکلات پیش رو پیشنهاد دهد و در صورت لزوم، به نمایندگی از آن ها اقدامات حقوقی لازم را انجام دهد. این همراهی حقوقی، می تواند به شفافیت بیشتر مسیر کمک کند و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری نماید.
تعادل در تعیین مهریه: راهی به سوی آرامش بیشتر
اگرچه قانون محدودیتی برای میزان مهریه تعیین نکرده است، اما تجربیات اجتماعی و توصیه های شرعی، بر تعیین مهریه ای معقول و متناسب با توانایی های مالی مرد و شأن زن تأکید دارند. مهریه های بسیار سنگین، اغلب به جای آنکه پشتوانه ای برای زن باشند، به منبعی از نگرانی و اختلاف تبدیل می شوند و می توانند بنیان زندگی مشترک را متزلزل کنند. همچنین، مهریه های بسیار ناچیز نیز ممکن است نتوانند نقش حمایتی خود را به خوبی ایفا کنند. انتخاب مهریه ای متعادل، که هم نمایانگر صداقت و احترام مرد باشد و هم پشتوانه ای منطقی برای زن، می تواند به استحکام و آرامش بیشتر زندگی زناشویی کمک شایانی کند. این تعادل، از طرفی مانع از سوءاستفاده های احتمالی می شود و از طرف دیگر، به مرد این اطمینان را می دهد که در صورت لزوم، قادر به ادای دین خود خواهد بود.
به یاد داشته باشیم که مهریه، بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ و نظام حقوقی ماست که با هدف حمایت از زن و تحکیم بنیان خانواده، در نظر گرفته شده است. درک درست و به کارگیری صحیح آن، می تواند به آرامش و پایداری زندگی های مشترک کمک کند.