ولایت پدر و جد پدری در عرض هم | راهنمای جامع احکام و شرایط
ولایت پدر و جد پدری در عرض هم
ولایت پدر و جد پدری در عرض هم به این معناست که هم پدر و هم جد پدری به صورت مستقل و بدون اولویت بر یکدیگر، حق سرپرستی و اداره امور محجورین (مانند کودکان یا افراد فاقد اهلیت) را دارند و هر دو می توانند این ولایت را اعمال کنند، البته همواره با رعایت مصلحت و غبطه محجور. این مفهوم بنیادی در حقوق مدنی ایران، چارچوبی محکم برای حمایت از حقوق و منافع کسانی فراهم می آورد که خود قادر به تصمیم گیری های مهم مالی و غیرمالی نیستند. این سیستم قانونی، توازنی ظریف بین حقوق و مسئولیت های این دو ولی قهری برقرار می کند تا بهترین سرپرستی برای محجورین تضمین شود.
در نظام حقوقی هر جامعه ای، حمایت از افراد آسیب پذیر و کسانی که به دلیل سن، بیماری یا شرایط خاص قادر به اداره امور خود نیستند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در ایران، این حمایت از طریق مفهومی به نام «ولایت قهری» اعمال می شود. ولایت قهری، سرپرستی قانونی است که به حکم مستقیم قانون و نه با انتخاب یا رضایت افراد، به اشخاص خاصی اعطا می گردد. این مسئولیت بزرگ، در درجه اول و به طور پیش فرض، بر عهده پدر و جد پدری قرار می گیرد. درک دقیق این مفهوم، به ویژه عبارت «در عرض هم بودن» ولایت پدر و جد پدری، برای هر کسی که به نوعی با حقوق خانواده و مسائل مربوط به محجورین سروکار دارد، حیاتی است. این مقاله به بررسی عمیق این مفهوم می پردازد تا ابهامات موجود را برطرف سازد و راهنمایی جامع برای درک این بخش مهم از قانون مدنی ایران ارائه دهد.
ولایت چیست؟ (نگاهی مختصر و متمرکز بر ولایت قهری)
مفهوم «ولایت» در ادبیات حقوقی و فقهی ایران، ریشه در معنای لغوی سرپرستی، سلطه و مالکیت تدبیر دارد. در فقه اسلامی، ولایت ابعاد گسترده ای دارد که از ولایت تکوینی خداوند بر هستی آغاز شده و تا ولایت تشریعی (قانون گذاری) و ولایت بر جامعه (ولایت فقیه) امتداد می یابد. با این حال، در بستر حقوق مدنی و موضوع این مقاله، تمرکز اصلی ما بر «ولایت بر محجوران» است. این نوع از ولایت، به معنای حق قانونی و وظیفه شرعی و اخلاقی سرپرستی و اداره امور افرادی است که به دلایل قانونی خاصی همچون صغر (کودکی)، جنون (اختلالات روانی) یا سفه (عدم توانایی در اداره امور مالی به شکل عقلایی)، قادر به تصمیم گیری و مدیریت مستقل امور خود نیستند.
ولایت بر محجوران، نه یک امتیاز، بلکه یک تکلیف سنگین است که قانون به منظور حفظ حقوق و منافع این افراد و جلوگیری از تضییع اموال و حقوقشان، آن را بر عهده اشخاصی خاص قرار می دهد. این تکلیف در ابعاد مالی و غیرمالی زندگی محجور، اعمال می شود و ولی را ملزم به رعایت بالاترین درجه از مصلحت و غبطه محجور می سازد. در این میان، پدر و جد پدری، تنها اشخاصی هستند که به موجب قانون مدنی ایران، به عنوان ولی قهری شناخته می شوند و این ولایت به حکم قانون، از بدو تولد محجور یا از زمان عارض شدن حجر، برای آن ها ثابت می گردد. این نوع ولایت با سایر اشکال سرپرستی مانند قیمومت یا امین، که توسط دادگاه تعیین می شوند، تفاوت های ماهوی دارد و از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
مبنای قانونی ولایت پدر و جد پدری در عرض هم (ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی)
اساس و مبنای قانونی مفهوم «ولایت پدر و جد پدری در عرض هم» در نظام حقوقی ایران، ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی است. این ماده به صراحت و با وضوح کامل، دامنه و کیفیت اعمال ولایت قهری را مشخص می کند. متن دقیق این ماده قانونی مقرر می دارد:
طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود می باشد و همچنین است طفل غیر رشید یا مجنون در صورتی که عدم رشد یا جنون او متصل به صغر باشد.
توضیح مفهوم «در عرض هم بودن» یکی از مهم ترین نکات در درک این ماده است. اصطلاح «در عرض هم بودن» به این معناست که نه پدر بر جد پدری و نه جد پدری بر پدر، از نظر قانونی و ذاتی هیچ تقدم و برتری ندارند. هر دوی آن ها به یک میزان و به صورت مستقل، حق اعمال ولایت بر محجور را دارا هستند. این وضعیت برخلاف مفهوم «در طول هم بودن» است که در آن، اعمال ولایت یکی منوط به وجود یا عدم توانایی دیگری است؛ به عنوان مثال، در برخی نظام ها ممکن است ولایت ابتدا با پدر باشد و تنها در صورت فوت یا عدم صلاحیت پدر، به جد پدری منتقل شود. اما در حقوق ایران، این دو ولی، به صورت موازی و همزمان این اختیار را دارند.
این هم عرضی پیامدهای مهمی دارد: اول اینکه، هر یک از پدر یا جد پدری می تواند بدون نیاز به کسب اجازه از دیگری، در امور مربوط به محجور، تصمیم گیری کرده و آن را به اجرا درآورد. دوم اینکه، حتی اگر یکی از آن ها فوت کند، یا به دلایلی مانند جنون یا سفه، صلاحیت اعمال ولایت را از دست بدهد، ولایت دیگری همچنان به قوت خود باقی است و او می تواند به تنهایی به امور محجور رسیدگی کند. البته، این استقلال در اعمال ولایت، به هیچ وجه به معنای عدم همکاری یا تضاد نیست؛ بلکه همواره باید مصلحت و غبطه محجور، معیار اصلی و نهایی تصمیمات آن ها باشد.
فهم این تفاوت اساسی بین «در عرض هم» و «در طول هم» برای جلوگیری از بسیاری از سوءتفاهم ها و اختلافات حقوقی ضروری است. این قاعده نشان می دهد که قانون گذار قصد داشته است تا حداکثر حمایت را از محجور به عمل آورد و وجود دو ولی قهری مستقل، پشتوانه ای محکم برای اداره امور وی فراهم آورد. با این حال، همین هم عرضی ممکن است در برخی موارد به بروز چالش ها و اختلاف نظرها بین پدر و جد پدری منجر شود که نحوه حل آن ها در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اختیارات و وظایف پدر و جد پدری در اعمال ولایت قهری
ولایت قهری که به پدر و جد پدری اعطا شده است، شامل مجموعه وسیعی از اختیارات و وظایف می شود که هدف نهایی آن ها، حفظ و ارتقاء مصلحت و غبطه محجور است. این اختیارات را می توان به دو دسته اصلی امور مالی و امور غیرمالی تقسیم کرد.
امور مالی
یکی از مهم ترین ابعاد ولایت قهری، مدیریت و اداره اموال محجور است. پدر و جد پدری، هر دو دارای اختیارات گسترده ای در زمینه اموال محجور هستند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- اداره اموال محجور: این شامل کلیه تصمیمات و اقدامات لازم برای نگهداری، حفظ و افزایش اموال محجور است. ولی قهری می تواند معاملات مربوط به اموال محجور را انجام دهد، مانند خرید و فروش، اجاره، سرمایه گذاری، دریافت و پرداخت دیون، و دفاع از حقوق مالی محجور در محاکم قضایی.
- حقوق و مسئولیت های مشترک در تصمیم گیری های مالی: با توجه به اینکه ولایت پدر و جد پدری در عرض هم است، هر دو می توانند به طور مستقل در امور مالی محجور دخالت کنند. اما باید توجه داشت که این استقلال به معنای بی مسئولیتی نیست. هر تصمیم مالی باید با در نظر گرفتن مصلحت محجور اتخاذ شود و در صورت اختلاف، دادگاه دخالت خواهد کرد.
- محدودیت اصلی: لزوم رعایت غبطه و مصلحت محجور: مهم ترین و اصلی ترین محدودیت بر اختیارات ولی قهری، لزوم رعایت غبطه و مصلحت محجور است. ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی به صراحت بیان می دارد که اگر ولی قهری در اداره امور محجور خیانت کند، یا موجب حیف و میل اموال محجور شود، دادگاه می تواند او را عزل کرده و از او سلب ولایت کند یا امین برای او تعیین نماید. این بدان معناست که هرگونه تصرفی که به ضرر محجور باشد، از اعتبار قانونی برخوردار نیست و ولی قهری مسئول خسارات وارده خواهد بود.
امور غیرمالی
علاوه بر امور مالی، پدر و جد پدری در برخی از امور غیرمالی نیز ولایت دارند که مستقیماً به رفاه و آینده محجور مربوط می شود:
- اجازه ازدواج دختر باکره: بر اساس ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی، ازدواج دختر باکره، ولو به سن بلوغ رسیده باشد، منوط به اذن پدر یا جد پدری اوست. این ولایت در این زمینه، حتی پس از رسیدن به سن رشد نیز ادامه دارد و تنها در صورتی که پدر و جد پدری بدون دلیل موجه از دادن اذن امتناع کنند، دختر می تواند با مراجعه به دادگاه، اجازه ازدواج را کسب کند.
- حضانت و نگهداری: اگرچه حضانت اولیه فرزند بر عهده والدین است و قوانین خاص خود را دارد، اما در شرایطی که یکی از والدین (معمولاً مادر) صلاحیت حضانت را از دست بدهد یا فوت کند، ولی قهری (پدر یا جد پدری) می تواند نقش مهمی در نگهداری و تربیت محجور ایفا کند. در هر حال، دادگاه همواره مصلحت کودک را در اولویت قرار می دهد.
- مسئولیت های تربیتی و نظارتی: پدر و جد پدری به عنوان ولی قهری، مسئولیت های تربیتی و نظارتی بر محجور را نیز بر عهده دارند. این مسئولیت ها شامل مراقبت از سلامت جسمی و روحی، تعلیم و تربیت، و فراهم آوردن شرایط مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای محجور می شود.
تمام این اختیارات و وظایف، همواره با مسئولیت سنگینی همراه هستند. ولی قهری باید همواره منافع محجور را بر منافع شخصی خود ترجیح دهد و هرگونه تخطی از این اصل، می تواند به سلب ولایت یا ضم امین از سوی دادگاه منجر شود.
چالش ها و راهکارهای عملی در صورت اختلاف یا عدم همکاری بین پدر و جد پدری
همانطور که پیشتر گفته شد، ولایت پدر و جد پدری در عرض هم، یعنی هر دو به طور مستقل حق اعمال ولایت را دارند. این ویژگی، در عین حال که پشتوانه محکمی برای حمایت از محجور ایجاد می کند، می تواند به چالش ها و اختلاف نظرهایی نیز منجر شود. در چنین شرایطی، قانون راهکارهایی را پیش بینی کرده است تا مصلحت محجور به خطر نیفتد.
سناریوهای اختلاف
بروز اختلاف نظر بین پدر و جد پدری در مورد چگونگی اداره امور محجور، یک سناریوی رایج است. برخی از این سناریوها عبارتند از:
- تصمیمات متفاوت: هر دو ولی تصمیم متفاوتی در مورد یک مسئله خاص (مانند فروش یک ملک، انتخاب مدرسه، یا نحوه درمان) دارند و به توافق نمی رسند.
- عدم همکاری: یکی از اولیا، به هر دلیلی، از همکاری یا اعمال ولایت خودداری می کند یا توانایی آن را ندارد.
- غیبت، حجر یا فوت یکی از اولیا: در این موارد، اگرچه ولایت دیگری به قوت خود باقی است، اما ممکن است در عمل، اداره امور پیچیدگی هایی پیدا کند.
نقش دادگاه صالح
در هر یک از سناریوهای بالا، دادگاه خانواده به عنوان مرجع صالح، نقش حیاتی ایفا می کند. دادگاه در چنین مواردی، وظیفه دارد با بررسی شرایط و در نظر گرفتن تمامی جوانب، تصمیمی اتخاذ کند که بیشترین مصلحت را برای محجور در پی داشته باشد. ملاک اصلی دادگاه در تمامی این تصمیم گیری ها، «تشخیص مصلحت محجور» است. ماده ۱۱۸۵ قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد که دادستان و یا اقربای محجور می توانند در صورت اختلاف، از دادگاه بخواهند که نسبت به موضوعی که ولی در آن تعارض منافع دارد، تصمیم گیری کند. همچنین، ماده ۱۱۸۶ قانون مدنی بیان می دارد که اگر ولی قهری به هر علتی نتواند یا نخواهد به ولایت خود عمل کند، دادگاه می تواند به درخواست دادستان یا هر ذینفع دیگر، فردی را به عنوان امین برای اداره امور محجور تعیین نماید.
یکی از راهکارهای عملی که دادگاه می تواند اتخاذ کند، «ضم امین» است. ضم امین به این معناست که دادگاه در کنار ولی قهری موجود، شخص دیگری را به عنوان امین برای نظارت بر اقدامات ولی یا اداره بخشی از امور محجور تعیین می کند. این اقدام معمولاً در مواردی صورت می گیرد که ولی قهری صلاحیت کامل را از دست نداده اما در برخی موارد قادر به اداره صحیح امور نیست یا بیم سوءاستفاده می رود. هدف از ضم امین، تضمین هرچه بیشتر منافع محجور است.
سقوط ولایت قهری
در برخی موارد، ولایت قهری به طور کامل از ولی سلب می شود که به آن «سقوط ولایت قهری» می گویند. موارد قانونی سقوط ولایت قهری عبارتند از:
- جنون یا سفه ولی: اگر ولی قهری خود مجنون یا سفیه شود، از صلاحیت اعمال ولایت ساقط می شود.
- خیانت در اموال یا سوءاستفاده از ولایت: همانطور که در ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی اشاره شد، اگر ولی قهری در اداره امور محجور خیانت کند، موجب حیف و میل اموال شود، یا برخلاف مصلحت محجور عمل کند، دادگاه می تواند او را عزل کرده و از ولایت ساقط نماید.
- عدم توانایی در اداره امور: در صورتی که ولی قهری به دلیل کهولت سن، بیماری، یا هر دلیل دیگری قادر به اداره امور محجور نباشد، دادگاه می تواند ولایت او را سلب کند.
فرآیند سلب ولایت یا ضم امین، مستلزم تقدیم درخواست به دادگاه خانواده و اثبات شرایط قانونی است. دادگاه با دقت و حساسیت فراوان به این موضوعات رسیدگی می کند تا اطمینان حاصل شود که هر تصمیمی، به نفع واقعی محجور است.
در نهایت، همیشه باید به خاطر داشت که هدف غایی از تمامی قوانین مربوط به ولایت قهری، ایجاد یک شبکه حمایتی قوی و قابل اعتماد برای محجورین است تا آن ها بتوانند در پناه قانون و با سرپرستی مناسب، از حقوق و منافع خود برخوردار باشند.
دیدگاه های فقهی و تفاوت احتمالی با قانون مدنی (برتری نسبت به رقبا)
اگرچه قانون مدنی ایران، ولایت پدر و جد پدری را «در عرض هم» می داند، اما در برخی دیدگاه های فقهی، به خصوص در صورت اعمال همزمان ولایت توسط هر دو ولی و بروز اختلاف، برای یکی از آن ها اولویت قائل شده اند. این نکته، یکی از جنبه های مهم و تفصیلی است که می تواند به درک عمیق تر موضوع کمک کرده و نگاهی جامع تر به مسئله ارائه دهد.
برخی از فقها، از جمله حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی)، در پاسخ به این پرسش که «ولایت پدر و جدّ در طول یکدیگرند یا در عرض هم؟ اگر فرضاً، هم زمان عقدی را جاری کنند، کدام مقدّم است؟»، ولایت پدر و جد پدری را در عرض هم می دانند. اما در صورتیکه هر دو در یک زمان خاص، همزمان اقدام به اعمال ولایت کنند و مثلاً عقد ازدواجی را جاری سازند، «ولایت جدّ را مقدّم می دانند». این دیدگاه به نوعی یک راهکار فقهی برای حل تعارض در عمل، در شرایطی استثنایی و نادر است که هر دو ولی قهری، دقیقاً در یک لحظه و برای یک موضوع واحد، اقدام به اعمال ولایت کنند.
این تفاوت در نگاه فقهی و قانونی، می تواند در عمل و در برخی محاکم قضایی که به فتاوای مراجع تقلید توجه دارند، تأثیرگذار باشد، به ویژه در پرونده هایی که ابعاد فقهی قوی تری دارند (مانند برخی مسائل مربوط به ازدواج). در حالی که قانون مدنی به وضوح بر «هم عرضی» تأکید دارد و هیچ تفاوتی بین پدر و جد پدری در اعمال ولایت قائل نمی شود، رویکرد فقهی می تواند در صورت بروز تعارض همزمان، به سمت تقدم جد پدری متمایل شود. این تقدم، بر اساس برخی مبانی فقهی که برای جد پدری جایگاه خاصی قائل هستند، استوار است.
توضیح این تفاوت از این جهت اهمیت دارد که به مخاطبان نشان می دهد که مبانی حقوقی، علاوه بر نص صریح قانون، گاهی از بطن فقاهت نیز برمی آیند و درک کامل یک مفهوم حقوقی، مستلزم نگاهی همه جانبه به هر دو منبع است. این نکته به خصوص برای دانشجویان حقوق و فقه و همچنین وکلایی که در پرونده های خانواده فعالیت می کنند، بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که ممکن است در شرایط خاص، این ریزبینی های فقهی، در روند دادرسی یا تفسیر قضایی تأثیرگذار باشند. این تفاوت، پیچیدگی و غنای نظام حقوقی ایران را نشان می دهد که تلاش می کند هم با اصول فقهی سازگار باشد و هم نیازهای عملی جامعه را برآورده سازد.
مدت زمان ولایت قهری (پایان ولایت)
مدت زمان اعمال ولایت قهری بر محجور، بسته به نوع حجر و شرایط خاص هر فرد، متفاوت است. قانون مدنی برای هر یک از دسته های صغیر، مجنون و سفیه، قواعد مشخصی را برای پایان ولایت پیش بینی کرده است.
برای صغیر
ولایت قهری بر طفل صغیر، تا زمانی که به سن رشد برسد، ادامه دارد. این عبارت خود نیازمند توضیح دقیق تری است:
- سن بلوغ شرعی: قانون مدنی سن بلوغ را برای دختران، ۹ سال تمام قمری و برای پسران، ۱۵ سال تمام قمری تعیین کرده است. با رسیدن به این سنین، فرد از نظر شرعی بالغ محسوب می شود.
- لزوم اثبات رشد برای خروج کامل از ولایت در امور مالی: با این حال، صرف رسیدن به سن بلوغ، به معنای خروج کامل از ولایت قهری در تمامی امور، به ویژه امور مالی نیست. برای اینکه محجور صغیر بتواند به طور مستقل در امور مالی خود تصرف کند، باید «رشد» او نیز ثابت شود. رشد به معنای توانایی اداره عقلانی امور مالی و تشخیص غبطه و صلاح خود در معاملات است. این اثبات رشد می تواند از طریق مراجعه به دادگاه و ارائه ادله لازم صورت گیرد.
برای مجنون
ولایت قهری بر مجنون، بسته به دائمی یا ادواری بودن جنون او، متفاوت است:
- جنون متصل به صغر: اگر جنون فرد از زمان صغر و کودکی او آغاز شده و بدون وقفه ادامه داشته باشد، ولایت قهری بر او دائمی است. در این حالت، ولایت پدر و جد پدری تا پایان عمر فرد مجنون ادامه خواهد داشت، مگر اینکه جنون او رفع شود.
- جنون ادواری: در صورتی که جنون فرد به صورت ادواری و متناوب باشد (یعنی دوره هایی از جنون و دوره هایی از افاقه و بهبودی داشته باشد)، ولایت قهری فقط در دوران جنون بر او اعمال می شود. در دوران افاقه، فرد مجنون همانند یک شخص عاقل و بالغ، می تواند امور خود را اداره کند و ولایت ولی قهری از او ساقط می گردد.
برای سفیه
در مورد سفیه (کسی که توانایی اداره عقلایی امور مالی خود را ندارد و اموال خود را در راه های غیرعقلایی تلف می کند)، نیز وضعیت به این شرح است:
- سفاهت متصل به صغر: اگر سفاهت فرد از زمان صغر او آغاز شده و ادامه داشته باشد، ولایت قهری پدر و جد پدری بر امور مالی او دائمی است. این بدان معناست که سفیه، حتی پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد جسمی، تا زمانی که سفاهت او رفع نشود، نمی تواند به طور مستقل در امور مالی خود تصرف کند و همواره تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خواهد بود.
نکات کاربردی
علاوه بر موارد فوق، برخی نکات کاربردی نیز وجود دارد که در عمل مشاهده می شود:
- عرف اداری و بانکی: بسیاری از نهادهای اداری و بانکی، حتی پس از رسیدن فرد به سن بلوغ شرعی، تا سن ۱۸ سالگی، همچنان برای انجام برخی امور (مانند افتتاح حساب بانکی، برداشت از حساب، یا انجام معاملات) نیاز به اذن ولی قهری دارند. این یک عرف اداری است که با هدف احتیاط و حمایت بیشتر از جوانان اعمال می شود.
- اذن پدر برای ازدواج دختر باکره: همانطور که پیشتر ذکر شد، اذن پدر (یا جد پدری) برای ازدواج دختر باکره، فارغ از سن او (حتی اگر بالای ۱۸ سال باشد)، یک شرط قانونی است. این ولایت تا زمانی که دختر باکره است و ازدواج نکرده، در این حیطه خاص برقرار است و تنها در صورت فوت ولی قهری یا امتناع بی دلیل او، دختر می تواند با مراجعه به دادگاه، اجازه ازدواج را کسب کند.
درک این جزئیات، هم برای محجورین و خانواده های آن ها و هم برای متخصصین حقوقی، حیاتی است تا بتوانند تصمیمات درست و منطبق با قانون اتخاذ کنند و از حقوق افراد تحت ولایت به بهترین نحو حمایت کنند.
نتیجه گیری
مفهوم «ولایت پدر و جد پدری در عرض هم» یکی از ارکان مهم نظام حقوقی خانواده در ایران است که برای حمایت از حقوق و منافع محجورین، به ویژه کودکان، افراد مجنون و سفیه، طراحی شده است. این ولایت، با پشتوانه ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی، به پدر و جد پدری این اختیار را می دهد که به طور مستقل و بدون تقدم بر یکدیگر، امور مالی و غیرمالی محجور را با رعایت کامل مصلحت و غبطه او اداره کنند. این هم عرضی، دو پشتوانه قوی و مستقل برای محجور فراهم می آورد و از تضییع حقوق وی جلوگیری می کند.
در طول این مقاله، به ابعاد مختلف این ولایت، از تعریف و مبانی قانونی آن گرفته تا اختیارات و وظایف ولی قهری، پرداخته شد. همچنین، چالش های احتمالی ناشی از اختلاف نظر بین پدر و جد پدری و راهکارهای قانونی پیش بینی شده (مانند نقش دادگاه و ضم امین) مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت های ظریف بین دیدگاه های فقهی و قانونی نیز برای ارتقای درک عمیق تر موضوع تبیین شد. در نهایت، مدت زمان ولایت قهری و شرایط پایان آن برای هر یک از انواع محجورین، به تفصیل شرح داده شد تا تصویری جامع از این مفهوم حقوقی ارائه گردد.
اهمیت این مفهوم در جامعه، به دلیل تأثیر مستقیم آن بر زندگی و آینده افراد آسیب پذیر، غیرقابل انکار است. آگاهی از این قوانین، نه تنها برای پدران و اجداد پدری که مسئولیت ولایت قهری را بر عهده دارند، بلکه برای خانواده های محجورین و عموم مردم نیز ضروری است. در مواقعی که ابهام یا اختلافی پیش می آید، مراجعه به متخصصین حقوقی و وکلای باتجربه می تواند راهگشا باشد و از بروز مشکلات حقوقی پیچیده تر جلوگیری کند. نظام ولایت قهری، نمونه ای از تلاش قانون گذار برای ایجاد عدالت و حمایت از آسیب پذیرترین اقشار جامعه است که درک صحیح آن، به حفظ این مهم کمک شایانی می کند.