نکات کلیدی درس دهم تاریخ دوازدهم انسانی | ویژه امتحانات

نکات مهم درس دهم تاریخ دوازدهم انسانی

درس دهم تاریخ دوازدهم انسانی که به ریشه ها و وقایع انقلاب اسلامی می پردازد، یکی از حیاتی ترین بخش ها برای درک تاریخ معاصر ایران است. این درس نه تنها در امتحانات نهایی اهمیت ویژه ای دارد، بلکه برای داوطلبان کنکور سراسری رشته انسانی نیز منبعی سرشار از نکات کلیدی و سوال خیز محسوب می شود. در این مقاله، عمیق ترین و جامع ترین نکات مربوط به این درس، از بستر های شکل گیری نهضت تا لحظات پیروزی انقلاب، مورد بررسی قرار می گیرد تا مسیری روشن برای تسلط بر این مبحث فراهم آید.

کنکور

تاریخ ایران در دوران معاصر، با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است که در میان آن ها، انقلاب اسلامی جایگاهی محوری دارد. درس دهم کتاب تاریخ دوازدهم انسانی، به دقت به این دوره سرنوشت ساز می پردازد و ابعاد مختلف آن را برای دانش آموزان رشته انسانی تشریح می کند. این درس، نه صرفاً مجموعه ای از وقایع تاریخی، بلکه روایتی از بیداری یک ملت و رهبری الهی است که به تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور انجامید. برای موفقیت در امتحانات و کنکور، درک عمیق این نکات و تسلط بر آن ها ضروری است.

بسترها و زمینه های شکل گیری نهضت انقلاب اسلامی (پس از کودتای ۲۸ مرداد)

پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، فضای سیاسی و اجتماعی ایران دستخوش تغییرات عمیقی شد. رژیم پهلوی با سرکوب شدید مخالفان و نادیده گرفتن اصول قانون اساسی، اقتدار خود را تثبیت کرد. در این میان، نفوذ و مداخله روزافزون ایالات متحده آمریکا در امور داخلی ایران، به عاملی تعیین کننده تبدیل شد. این شرایط، رفته رفته بستر های لازم را برای شکل گیری یک نهضت مردمی و اسلامی فراهم آورد.

شرایط سیاسی و اجتماعی ایران

رژیم پهلوی پس از کودتای ۲۸ مرداد، به شدت به سرکوب هرگونه مخالفت پرداخت. اصول قانون اساسی مشروطه که می توانست تا حدی حقوق مردم را تضمین کند، عملاً نادیده گرفته شد و قدرت در دست شاه متمرکز گشت. این دوره شاهد افزایش بی سابقه نفوذ آمریکا در تمام ارکان دولت ایران بود. واشنگتن با وادار کردن حکومت پهلوی به اجرای برنامه های پیشنهادی خود، زمینه تسلط کامل بر ایران و حفظ و تقویت حکومت پهناور را فراهم آورد. این نفوذ تنها به کمک های مالی و نظامی محدود نمی شد، بلکه در سیاست گذاری های کلان کشور نیز به وضوح دیده می شد.

اهداف و برنامه های آمریکا در ایران

در اوایل دهه ۱۳۴۰، برنامه های آمریکا برای تحکیم جایگاه خود در ایران و منطقه مشخص تر شد. مهم ترین این برنامه ها شامل پیوستن ایران به پیمان بغداد (که بعدها به سنتو تغییر نام داد) بود که هدف آن مقابله با نفوذ شوروی در منطقه بود. تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) با کمک مستقیم آمریکا و اسرائیل نیز ابزاری برای سرکوب داخلی فراهم آورد. علاوه بر این، اعطای کمک های نظامی و مالی گسترده به ایران و اجرای برخی اصلاحات سطحی در کشور، از جمله دیگر اهداف آمریکا برای تثبیت رژیم پهلوی و تضمین منافع خود در منطقه بود.

اصلاحات ارضی و آغاز آن

نخستین مرحله از برنامه های اصلاحی آمریکا در ایران، با عنوان «اصلاحات ارضی» در سال ۱۳۴۰ و در زمان نخست وزیری علی امینی آغاز شد. این طرح، گرچه با شعار های فریبنده همراه بود، اما در عمل به تخریب ساختار اقتصادی روستا ها و مهاجرت بی رویه روستاییان به شهر ها منجر شد. رحلت آیت الله العظمی بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، به شاه این فرصت را داد که با احساس خطر کمتر از سوی روحانیت، اصلاحات مورد نظر خود را با سرعت بیشتری ادامه دهد. رقابت میان شاه و علی امینی، سرانجام به برکناری امینی انجامید و امیر اسدالله عَلم، نخست وزیر مورد اعتماد شاه، مسئول اجرای این اصلاحات شد.

آغاز قیام امام خمینی و انقلاب سفید (سال های ۱۳۴۱-۱۳۴۲)

با ورود به دهه چهل شمسی، اوضاع سیاسی ایران با آغاز علنی مبارزات امام خمینی (ره) وارد مرحله ای جدید شد. این دوره شاهد تقابل آشکار میان نهضت نوپای اسلامی به رهبری امام و رژیم پهلوی بود که با اجرای برنامه هایی همچون انقلاب سفید، قصد تحکیم اقتدار خود را داشت.

مصوبه انجمن های ایالتی و ولایتی

اولین مرحله فعالیت سیاسی و مبارزه امام خمینی با اعتراض به مصوبه انجمن های ایالتی و ولایتی آغاز شد. این مصوبه تغییراتی در قانون انتخابات اعمال کرده بود:

  1. برداشتن دو قید مسلمان بودن و مرد بودن از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان.
  2. حذف قید سوگند به قرآن مجید و تبدیل آن به سوگند به کتاب آسمانی.

امام خمینی و علمای بزرگ قم، این تصویب نامه را موجب تضعیف اسلام و افزایش نفوذ بهائیان در حکومت می دانستند. ایشان پس از رایزنی با مراجع، با جدیت تمام به مخالفت با آن پرداختند و دولت را مجبور به لغو این مصوبه کردند. این واقعه، قدرت و نفوذ کلام امام را به نمایش گذاشت.

اصول شش گانه انقلاب سفید (بهمن ۱۳۴۱)

در ادامه اجرای اصلاحات ارضی و پس از لغو مصوبه انجمن های ایالتی و ولایتی، شاه اصول شش گانه ای را با عنوان «انقلاب سفید» مطرح کرد و آن را به تصویب دولت رساند. این اصول با تبلیغات گسترده در بهمن ۱۳۴۱ به همه پرسی گذاشته شد و مورد استقبال دولت هایی چون آمریکا، انگلستان و شوروی قرار گرفت. اما امام خمینی و مراجع دینی، نخست از شاه در این باره توضیح خواستند و با بی اعتنایی او مواجه شدند. سپس با انتشار اعلامیه ای، این همه پرسی فرمایشی را غیرقانونی اعلام کردند و بیشتر مراجع به دعوت امام خمینی، آن را تحریم کردند. این تحریم، منجر به تظاهرات گسترده ای در تهران و قم شد که با سرکوب شدید رژیم پهلوی مواجه گشت.

حادثه مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز

با فرارسیدن نوروز سال ۱۳۴۲، امام خمینی و دیگر مراجع، در اعتراض به عملکرد حکومت، عید را عزای عمومی اعلام کردند و به افشای اقدامات شاه پرداختند. اوج این حرکت اعتراضی، در مدرسه فیضیه قم اتفاق افتاد که با یورش وحشیانه مأموران حکومتی به خشونت کشیده شد. در این حمله و همچنین حمله به مدرسه طالبیه تبریز، تعدادی از طلاب شهید و مجروح شدند. امام خمینی در واکنش به این جنایت، در سخنرانی پرشوری، شخص شاه را مخاطب قرار دادند و تقیه و سکوت در مقابل ظلم حکومت را حرام دانستند. این سخنرانی، آغازگر فصلی جدید در مبارزات بود.

واقعه عصر عاشورا ۱۳۴۲ و دستگیری امام خمینی

در آستانه ماه محرم ۱۳۴۲، امام خمینی به سخنرانان مذهبی سفارش کردند که خطر اسرائیل و آسیب های وارد شده بر جامعه اسلامی و مراکز دینی را برای مردم توضیح دهند. در مقابل، حکومت سخنرانان را ملزم کرد که علیه شاه و اسرائیل چیزی نگویند. اما مردم، برخلاف تصور حکومت و با وجود محدودیت های امنیتی، در عاشورای آن سال با سر دادن شعارها، حمایت خود را از امام خمینی علنی ساختند. امام خمینی نیز طی نطقی تاریخی در عصر عاشورا در قم، شخص شاه را مورد خطاب قرار دادند و از تسلط آمریکا و اسرائیل بر حکومت پهلوی پرده برداشتند. این سخنرانی، خشم رژیم را برانگیخت و منجر به دستگیری و انتقال امام به تهران شد.

قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و پیامدهای آن

خبر دستگیری امام، مردم، روحانیون و مراجع را به واکنش واداشت. اعتراضات گسترده ای در شهرهای مختلف ایران برپا شد که در قم، تهران و ورامین به خاک و خون کشیده شدند و عده ای از مبارزان زندانی، اعدام یا تبعید گردیدند. قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی بود و مهم ترین نتایج آن شامل موارد زیر می شود:

  1. هدف مبارزه از اصلاحات به سرنگونی رژیم پهلوی تغییر کرد و این امر، هدف نهایی مبارزان شد.
  2. حضور امام خمینی در صحنه مبارزه، موجب شد بسیاری از روحانیون به مبارزات سیاسی روی بیاورند و نقش پررنگ تری ایفا کنند.
  3. علاوه بر روحانیون و دانشگاهیان، اقشار دیگری از جامعه نیز به جمع مبارزان پیوستند و دامنه اعتراضات گسترده تر شد.
  4. رهبری امام خمینی به عنوان مرجع دینی برجسته تر شد و جایگاه ایشان به عنوان رهبر نهضت تثبیت گشت.
  5. مبارزان به نقش و قدرت مذهب در این زمینه توجه بیشتری نشان دادند و مبارزات صبغه ای اسلامی تر یافت.

امام خمینی پس از ده ماه زندانی و حصر، در پی اعتراض مردم و علما آزاد شدند. حضور دوباره ایشان در قم، امید تازه ای به مبارزان بخشید و عزم آنان را برای ادامه راه جزم کرد.

قیام ۱۵ خرداد، نه تنها یک رویداد تاریخی، بلکه تجلی بیداری یک ملت و نقطه آغازین برای مسیر طولانی و پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی بود.

تبعید امام و تحکیم رژیم پهلوی (سال های ۱۳۴۳ به بعد)

پس از قیام ۱۵ خرداد و آزادی امام خمینی، رژیم پهلوی تلاش کرد تا اقتدار خود را تثبیت کرده و با سرکوب بیشتر، صدای مخالفان را خاموش کند. در این دوره، تصویب قوانین جنجالی و اقدامات نمایشی برای تثبیت قدرت شاه به اوج رسید.

قانون کاپیتولاسیون

در اواخر سال ۱۳۴۲ و اوایل ۱۳۴۳، دو مجلس سنا و شورای ملی، قانونی را با عنوان «مصونیت قضایی و سیاسی اتباع آمریکایی مقیم ایران (کاپیتولاسیون)» تصویب کردند. این قانون بر اساس توافق نامه بین المللی وین که بر اساس آن مأموران سیاسی یک کشور در کشور دیگر از مصونیت سیاسی و قضایی برخوردار می شوند، صورت گرفت. اما تفاوت اساسی مصوبه کاپیتولاسیون در ایران با قوانین بین المللی این بود که با تصویب آن، مستشاران نظامی آمریکا و خانواده های آنان نیز در ایران از مصونیت سیاسی و قضایی برخوردار می شدند. این بدان معنی بود که حتی اگر یک مستشار آمریکایی مرتکب جرمی در ایران می شد، دستگاه قضایی ایران حق محاکمه او را نداشت.

امام خمینی در سخنرانی پرشور و تاریخی خود به تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۳، به شدت به تصویب این قانون اعتراض کردند. ایشان این قانون را توهین به عزت و استقلال ملت ایران دانسته و به آن اعتراض کردند. این سخنرانی، حکومت پهلوی را چنان به وحشت انداخت که ایشان را در سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ در قم دستگیر و بلافاصله به کشور ترکیه تبعید کرد. امام پس از ۱۱ ماه تبعید در ترکیه، به عراق و شهر نجف منتقل شدند و سال ها در آنجا به فعالیت های مبارزاتی خود ادامه دادند.

اقدامات رژیم پهلوی برای تحکیم اقتدار (دوران امیرعباس هویدا)

در دوران نخست وزیری طولانی امیرعباس هویدا، حکومت پهلوی برای تقویت و تحکیم پایه های اقتدار خود، به اقدامات نمایشی گسترده ای دست زد. از جمله این اقدامات می توان به برگزاری جشن تاج گذاری و جشن های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی اشاره کرد. این جشن ها با هدف نمایش قدرت و تمدن رژیم برگزار می شدند، اما هزینه های گزاف آن ها در شرایط فقر و نابرابری، انتقادات زیادی را برانگیخت و به افزایش نارضایتی عمومی دامن زد.

علاوه بر این، شاه برای کنترل بیشتر بر فضای سیاسی، احزاب موجود را منحل و حزب واحدی به نام «رستاخیز» را ایجاد کرد. عضویت در این حزب برای همه مردم اجباری بود و هرگونه مخالفت با آن، به معنای مخالفت با رژیم تلقی می شد. در زمینه فرهنگی نیز، رژیم پهلوی کوشید میان فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی تقابلی مصنوعی ایجاد کند. پیرو همین سیاست و به بهانه ناهماهنگی تاریخ هجری شمسی با فرهنگ ایرانی، تاریخ شاهنشاهی را جایگزین تقویم هجری شمسی کرد. این اقدام نیز با مخالفت شدید روحانیون و مردم متدین مواجه شد.

انواع مبارزات علیه رژیم پهلوی

در طول دهه های چهل و پنجاه شمسی، مبارزات علیه رژیم پهلوی به اشکال مختلفی صورت می گرفت. این مبارزات، از فعالیت های روشنگرانه و فرهنگی گرفته تا مبارزات مسلحانه، هر کدام به سهم خود در تضعیف رژیم و بیداری مردم نقش داشتند.

فعالیت های امام خمینی در تبعید

امام خمینی در دوران تبعید خود، ابتدا در ترکیه و سپس در نجف اشرف (عراق)، به هیچ عنوان از مبارزه دست نکشیدند. ایشان با صدور اعلامیه ها به مناسبت های مختلف و فرستادن پیام به سران و مردم کشورهای اسلامی، جنایات و سیاست های رژیم پهلوی را افشا می کردند. همچنین، با تدریس مباحث ولایت فقیه در نجف، مبانی حاکمیت دینی را ترسیم می نمودند و زمینه فکری و نظری برای تشکیل حکومت اسلامی را فراهم می آوردند. پیام های ایشان به صورت مخفیانه به ایران می رسید و در میان مردم دست به دست می شد و شور مبارزه را زنده نگه می داشت.

مبارزات در چارچوب قانون اساسی

در کنار اسلام گرایان، گروه هایی نیز بودند که در چارچوب قانون اساسی مشروطه و با روش های مسالمت آمیز تر، به مبارزه علیه رژیم شاه می پرداختند. «جبهه ملی» و «نهضت آزادی» از جمله این گروه ها بودند که عمدتاً بر اصلاحات سیاسی و اجرای کامل قانون اساسی تأکید داشتند. خط مشی و اهداف آن ها با مبارزان انقلابی به رهبری امام خمینی متفاوت بود، اما همه در هدف مشترک اصلاح وضعیت کشور و کاهش استبداد، هم نظر بودند.

مبارزه فرهنگی

یکی از مؤثرترین اشکال مبارزه علیه رژیم شاه، مبارزه فرهنگی بود. این نوع مبارزه با اتکا بر آگاهی دادن به مردم و تبلیغ و ترویج باورهای دینی، همراه با روشنگری علیه اقدامات رژیم پهلوی صورت می گرفت. روحانیون، معلمان، استادان دانشگاه، دانشجویان و دانش آموزان در عرصه مبارزه فرهنگی با رژیم فعالیت می کردند و در مساجد، حسینیه ها، مدارس و دانشگاه ها به ترویج فرهنگ دینی مشغول بودند. معروف ترین چهره های مبارز فرهنگی علیه رژیم شاه عبارت بودند از:

  • علامه سید محمدحسین طباطبایی
  • دکتر علی شریعتی
  • آیت الله سید محمود طالقانی
  • شهید آیت الله مرتضی مطهری
  • شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی
  • شهید دکتر محمدجواد باهنر
  • شهید آیت الله دکتر محمد مفتح

این شخصیت ها با سخنرانی ها، نوشته ها و تدریس های خود، نقش کلیدی در بیداری فکری و دینی جامعه ایفا کردند و زمینه را برای پذیرش پیام انقلاب فراهم آوردند.

مبارزه مسلحانه

برخی گروه ها نیز معتقد بودند که راهی جز مبارزه مسلحانه برای سرنگونی رژیم پهلوی باقی نمانده است. مهم ترین این گروه ها شامل موارد زیر بود:

  • هیئت های مؤتلفه اسلامی: این گروه پس از تبعید امام خمینی، مبارزه مسلحانه و ترور سران حکومت پهلوی را محور کار خود قرار داد و حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت را ترور کرد. این کار را محمد بخارایی، از اعضای این گروه، انجام داد. پس از این واقعه، بیشتر اعضای این گروه دستگیر و چهار تن از آنان اعدام شدند.
  • حزب ملل اسلامی: این حزب با آرمان برپایی حکومت اسلامی، به مبارزه مسلحانه علیه رژیم شاه روی آورد.
  • سازمان مجاهدین خلق (منافقین): گروهی از جوانان عضو نهضت آزادی بودند که بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فعالیت سیاسی را کنار گذاشته و به جنگ مسلحانه روی آوردند. آن ها در آغاز تفکر اسلامی داشتند، اما به مرور دچار انحراف فکری شده و به مارکسیسم تمایل پیدا کردند.
  • سازمان چریک های فدایی خلق: این گروه از همان ابتدا با الهام از افکار مارکسیستی به مبارزه مسلحانه روی آوردند و تعدادی از آن ها در درگیری با مأموران رژیم یا در زندان به قتل رسیدند.

اوج گیری مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۶-۱۳۵۷)

سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، دورانی سرنوشت ساز در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بودند. در این سال ها، مبارزات مردمی به اوج خود رسید و با حوادث و وقایع پی درپی، شعله های انقلاب فروزان تر شد تا سرانجام به پیروزی نهایی انجامید.

وضعیت عمومی ایران در سال ۱۳۵۶

در سال ۱۳۵۶، فاصله روزافزون حکومت پهلوی از ملت ایران به بیشترین حد خود رسید. ضدیت این حکومت با اسلام، معنویت و اخلاق، آشکارتر شده بود. صدها روحانی مبارز در زندان بودند و بسیاری از اساتید دانشگاه و سخنرانان مذهبی اجازه سخن گفتن در محافل و مجالس را نداشتند. پول نفت که از سال ۱۳۵۰ به یک باره افزایش یافت، سرمایه داران وابسته به غرب و رژیم پهلوی را در مدت کوتاهی تقویت کرده بود، اما در عوض، طبقات محروم، از جمله کارگران و روستاییان برای گذراندن زندگی به شهرها هجوم می آوردند. این وضعیت اقتصادی، نابودی کشاورزی و وابستگی به بیگانگان را به دنبال داشت. در حالی که بسیاری از روستاهای ایران فاقد امکانات اولیه مانند راه، آب آشامیدنی، برق و حمام بودند، سرمایه داران آمریکایی با حکومت پهلوی قراردادهای کلان منعقد و ثروت ملی ایرانیان را غارت می کردند. رژیم پهلوی با استفاده از دستگاه ساواک و نیروهای پلیسی و امنیتی، تقریباً خود را از ناحیه گروه های مبارز مسلح آسوده خاطر احساس می کرد و این تصور غلط، زمینه را برای یک انقلاب مردمی فراهم می ساخت.

سیاست حقوق بشر جیمی کارتر و فضای باز سیاسی

جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، در سال ۱۳۵۵ متوجه تنفر عمومی مردم دنیا از سیاست های آمریکا شد. او برای کاهش این تنفر، به شعار دفاع از حقوق بشر متوسل گشت. کارتر از شاه خواست تا به تبعیت از سیاست فضای باز آمریکایی، اوضاع عمومی زندانیان را بهبود بخشد، شکنجه زندانیان را کاهش دهد و به مطبوعات اجازه دهد به طور ملایم و محدود از دولت انتقاد کنند. در پاسخ به این خواسته ها، شاه هویدا را برکنار و جمشید آموزگار را به نخست وزیری منصوب کرد. آموزگار مأموریت داشت تا با انتقاد از گذشته، در کشور فضای باز سیاسی ایجاد کند. اما پیام های روشنگرانه امام خمینی و چند حادثه دیگر، آتش انقلاب را شعله ورتر ساخت.

حوادث تسریع دهنده انقلاب در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷

  1. درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی (خرداد ۱۳۵۶): دکتر شریعتی با سخنرانی ها و نگارش کتاب های متعدد، نقشی اساسی در طرد اندیشه های مارکسیستی و بیداری نسل جوان و گرایش آنان به اسلام داشت. مرگ ناگهانی و مشکوک او در لندن، باعث شد مردم ساواک را عامل این حادثه بدانند و با گرامی داشت یاد و نام او، تنفر خود را از حکومت نشان دهند.
  2. درگذشت ناگهانی حاج آقا مصطفی خمینی (آبان ۱۳۵۶): درگذشت ناگهانی حاج آقا مصطفی، فرزند بزرگ امام خمینی، در نجف اشرف، اعتراضات تازه ای را برانگیخت. با مرگ مشکوک وی، مجالس ترحیمی در بسیاری از شهرهای ایران برگزار شد و بار دیگر یاد و خاطره امام خمینی جان تازه ای به جریان مبارزه داد.
  3. مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات (۱۷ دی ۱۳۵۶) و قیام ۱۹ دی قم: در ۱۷ دی ۱۳۵۶، مقاله ای توهین آمیز علیه امام خمینی در روزنامه اطلاعات منتشر شد. این مقاله، به دنبال انتشار خود، خشم مردم قم را برانگیخت و در ۱۹ دی ۱۳۵۶، مردم قم قیام کردند، اما مأموران حکومتی آن ها را به خاک و خون کشیدند.
  4. قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز: در چهلم شهدای قم، مردم تبریز به پا خاستند. این اجتماع نیز با یورش نیروهای حکومت مواجه شد و تعدادی شهید یا مجروح شدند. پیام این قیام، تجدید عهد مردم با رهبری انقلاب و افزایش تنفر از رژیم شاهنشاهی بود.
  5. گسترش قیام ها و تغییر نخست وزیران: با گسترش قیام ها و ناتوانی جمشید آموزگار در کنترل اوضاع، شاه مجبور شد که آموزگار را برکنار کند و جعفر شریف امامی را با شعار «آشتی ملی» به نخست وزیری بگمارد. با این حال، دامنه اعتراضات فروکش نکرد.
  6. قیام خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ (جمعه سیاه): حکومت پهلوی برای جلوگیری از ادامه تظاهرات، در روز جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تهران و چند شهر دیگر حکومت نظامی برقرار کرد. مردم تهران، بی اعتنا به اخطارها، در میدان شهدا (ژاله سابق) تجمع کردند. دژخیمان پهلوی، مردم را به گلوله بستند و جمع زیادی از آنان را به شهادت رساندند. این حادثه، معروف به جمعه سیاه، به شدت فضای جامعه را ملتهب کرد و حمایت رئیس جمهور آمریکا از رژیم شاه، بر خشم مردم افزود.

هجرت امام خمینی از عراق به پاریس (نوفل لوشاتو)

پس از اوج گیری انقلاب اسلامی و در پی فشار سازمان سیاسی و امنیتی عراق و ساواک، امام خمینی قصد عزیمت به کویت را داشتند، اما دولت کویت حاضر به پذیرش ایشان نشد. از این رو، امام به فرانسه رفتند و در دهکده ای به نام نوفل لوشاتو در حومه پاریس ساکن شدند. اقامت امام خمینی در پاریس نتایج بسیار مهمی برای انقلاب به دنبال داشت:

  1. ایشان با استفاده از امکانات تبلیغی بی نظیر، مصاحبه ها و سخنرانی های خود، جنایات حکومت پهلوی را در سطح جهانی افشا می کردند.
  2. امکان ملاقات مبارزان با رهبری انقلاب فراهم آمد و پیام های امام با سرعت و گستردگی بیشتری در ایران منتشر می شد.

این هجرت، به معنای واقعی کلمه، کانون انقلاب را از نجف به قلب اروپا منتقل کرد و به مبارزه ابعادی جهانی بخشید.

تظاهرات میلیونی محرم ۱۳۵۷ (تاسوعا و عاشورا)

با وجود تلاش رژیم برای کنترل اوضاع و انتصاب ارتشبد غلامرضا ازهاری به نخست وزیری (پس از شریف امامی) برای برقراری حکومت نظامی و کاهش سرعت حرکت انقلاب، مردم ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷، دست به تظاهرات میلیونی بی سابقه ای زدند. این تظاهرات عظیم، دولت آمریکا را به این نتیجه رساند که روی کار آوردن دولت نظامی ازهاری نتیجه ای نداشته و مردم ایران متحد و در اطاعت از رهبر خود مصمم و جدی هستند. این وقایع، آمریکایی ها را وادار کرد تا برای حفظ منافع خود در ایران، به فکر مهره دیگری غیر از محمدرضا شاه باشند.

خروج شاه از کشور و انتخاب شاپور بختیار

با گسترش دامنه انقلاب و ناتوانی رژیم در کنترل اوضاع، محمدرضا شاه در نیمه دی ۱۳۵۷ تصمیم به خروج از کشور گرفت. قبل از خروج، او شاپور بختیار را به عنوان آخرین نخست وزیر خود انتخاب کرد و امید داشت که وی بتواند با تشکیل دولتی جدید، اوضاع را آرام کند و از سقوط رژیم جلوگیری نماید.

تشکیل شورای انقلاب و بازگشت امام خمینی

در ۲۳ دی ۱۳۵۷، امام خمینی از پاریس با ارسال پیامی، تشکیل «شورای انقلاب» را به اطلاع مردم رساندند. این شورا متشکل از افراد شایسته، مسلمان، متعهد و مورد اطمینان امام بود و وظیفه داشت زمینه انتقال قدرت را فراهم کند و برای اداره کشور پس از پیروزی انقلاب، مقدمات را بچیند. با خروج شاه و تشکیل شورای انقلاب، راه برای بازگشت امام خمینی به ایران باز شد. سرانجام در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، پس از سال ها تبعید، امام خمینی با استقبال بی نظیر مردم به ایران بازگشتند. این بازگشت، شور و هیجان وصف ناپذیری در کشور ایجاد کرد و نقطه اوج انقلاب را رقم زد.

انتخاب نخست وزیر دولت موقت و درگیری های نهایی

در ۱۵ بهمن ۱۳۵۷، امام خمینی به پیشنهاد شورای انقلاب، مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت انقلاب معرفی کردند و از همه تقاضا کردند که از او حمایت کنند. این اقدام، به معنای نادیده گرفتن دولت شاپور بختیار بود و دوگانگی قدرت را در کشور ایجاد کرد. همزمان، واحدهایی از ارتش، به ویژه نیروی هوایی، به انقلاب پیوستند. پیوستن نیروی هوایی به انقلاب، به عنوان نمادی از فروپاشی ارتش رژیم شاه، اهمیت زیادی داشت.

با پیوستن نیروی هوایی به انقلاب، نیروهای گارد شاهنشاهی به افراد نیروی هوایی که به انقلاب پیوسته بودند، حمله کردند. پس از آن، تهران به شهری نظامی مبدل شد و درگیری های مسلحانه در نقاط مختلف شهر آغاز گشت. در بعدازظهر ۲۱ بهمن و شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حکومت پهلوی قصد داشت حکومت نظامی برقرار کند و سپس، به کمک نظامیان وابسته به خود و با نظارت ژنرال هایزر آمریکایی، کودتایی نظامی ترتیب دهد تا رهبر انقلاب را دستگیر و انقلاب را سرکوب کند. اما امام خمینی با توکل به خداوند، حکومت نظامی را غیرقانونی اعلام کردند و مردم را به ادامه مبارزه فراخواندند.

وقایع ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی

با اعلام غیرقانونی بودن حکومت نظامی توسط امام خمینی، مردم به خیابان ها سرازیر شدند و به کمک ارتشیانی که به انقلاب پیوسته بودند، مراکز نظامی را در تهران و شهرهای بزرگ تصرف کردند. رادیو و تلویزیون نیز در اختیار مردم قرار گرفت و با اعلام صدای انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، زنگ سقوط نظام شاهنشاهی برای همیشه به صدا درآمد. این روز، پایان بخش سال ها مبارزه و آغاز فصلی نوین در تاریخ ایران بود.

۲۲ بهمن، نه صرفاً یک تاریخ، بلکه نمادی از اراده یک ملت برای استقلال، آزادی و تحقق آرمان های الهی بود که به رهبری بی بدیل امام خمینی به ثمر نشست.

نتیجه گیری

درس دهم تاریخ دوازدهم انسانی، پنجره ای به دوران حساس انقلاب اسلامی می گشاید و نقش عوامل مختلف در شکل گیری و پیروزی این نهضت عظیم را به وضوح نشان می دهد. از بستر های اجتماعی و سیاسی گرفته تا نقش بی بدیل امام خمینی به عنوان رهبری آگاه و شجاع و حضور حماسی ملت ایران در صحنه های مختلف مبارزه، همه و همه دست به دست هم دادند تا تاریخ ایران به گونه ای دیگر رقم بخورد. درک این نکات و تحلیل دقیق وقایع، نه تنها برای موفقیت در امتحانات و کنکور ضروری است، بلکه به دانش آموزان کمک می کند تا شناخت عمیق تری از تاریخ معاصر کشور خود به دست آورند و به درک ابعاد مختلف یک انقلاب مردمی و اسلامی نائل شوند. امید است که این خلاصه جامع، راهگشای دانش آموزان در مسیر یادگیری و موفقیت باشد.

دکمه بازگشت به بالا