علت بروز و تدوام کودکان کار
کودک کار کیست؟
کودک کار به کودکی اطلاق می شود که به واسطه فقر، مشکلات اقتصادی ، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی ومستمر به کار گرفته میشود. کودکان کار معمولا در معرض آسیب های جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمی شود. همچنین خطرات زیادی آن ها را تهدید میکند. دنیایی که میتوانست تنها به کمکهای سادهی کودکانه کودکان کار، در محیط امن خانواده محدود شود، از کودک کار، کارهای سختی طلب میکند که هرگز در تاب و توان دستهای کودکانهشان نیست. کارهایی دشوار، با پرداختهایی ناچیز، که در مقابل، کودکیشان را از آنها میدزدد و به رشد جسمی و ذهنی آنها، آسیب میرساند.

محل کار بچه های کار کجاست؟
محل کار این کودکان، لزوماً در خیابان نیست، آنها در باربریها، خیاطیها، آجرپزیها، خانهها، کار های زیر زمینی و مواردی از این دست، هم مجبور به کارند.
سرپرست کودکان کار چه کسانی هستند؟
برخلاف تصور عموم، که بیشتر کودکان کار و خیابان را فاقد خانواده و سرپناه و زیر نظر افرادی خاص میدانند، طبق بررسیهای آماری و میدانی، حدود 90 درصد این کودکان کار، دارای خانوادهاند و با آنها زندگی میکنند.
- خانوادههایی که درگیر آسیبهای گوناگون اجتماعی، همچون حاشیهنشینی، فقر، بیکاری، مشکلات حاد معیشتی، اعتیاد، خشونت و تجاوز هستند.
- خانوادههایی که عمدتا ناآگاه و ناتوان در انجام مسئولیتهای سنگین پدری و مادری هستند.
- خانوادههایی با فرهنگهایی بیمار که گاه، دختران را در کودکی، مجبور به ازدواج با افرادی فاقد هرگونه صلاحیت میکند. این قربانیانِ کودکهمسری، جدا از تحمل تلخیها و مشکلات بیشمار، هیچ مهارتی برای ایفای نقش همسری و مادری ندارند
میراث خانوادههایی با جایگاه و شأن اجتماعی پایین و فاقد عزت نفس و احترام، که اغلب با تحقیر و توهین مواجه بودهاند، اغلب، انحراف و انزوا یا خشونت و طغیان خواهد بود. کودکان رشدیافته در چنین فضایی، در آینده، برداشتههایشان را با جامعه تقسیم خواهند کرد.
رایج ترین مشکل کودکان کار چیست؟
سوء تغذیه به عنوان رایجترین مشکل بچه کار، جدیترین عامل مخرب رشد ذهنی و جسمی اوست. آرتروز، دیسک کمر و اختلالات رشد، آسیبهایی است که از همان کودکی گریبانگیر کودکانی میشود که بارکشی میکنند. عفونتهای ریوی و مشکلات پوستی نیز خیلی زود به سراغ کودکان زبالهگرد میآید. گذر از دوره کودکی و نوجوانی و ورود به دنیای بزرگسالی، سرآغاز دور جدیدی از مشکلات این کودکان است؛ آنها که هیچ آموزشی برای کسب درآمد، مدیریت زندگی و حضور اجتماعی ندیدهاند، با انبوهی از مشکلات جدید روبرو خواهند بود. مطالعات جرمشناسی نشان میدهد اغلبِ مجرمان و بزهکاران، کودکی پرآسیبی را پشت سر گذاشتهاند.
در واقع میتوان گفت:
آسیبهای اجتماعی امروز، حاصل بیتوجهی به کودکانِ در معرض آسیب دیروز بوده است. حمایتهای مادی، برای تأمین خوراک و پوشاک این کودکان، لازم است اما هرگز کافی نیست. آموزشِ درست، مهمترین نیاز کودکان کار ، برای رهایی از آسیبهای بیشماری است که در محیط رشد آنها وجود دارد.
آموزشی، نه محدود به آموزشهای مرسوم و معمول مدارس عادی، که مجموعهای از مهارتهای فردی و اجتماعی با عنوان آموزش بهتر زندگی کردن و ایجاد محیطی آموزنده و سرشار از شور و نشاط مورد نیاز و مطلوب خواهد بود. ساختار و فرایندهای مدارس مرسوم، توان پاسخگویی به نیازهای این کودکان را ندارد. جذب، نگهداشت و توانمندسازی کودکان کار در این مدارس، غیر قابل انجام است.
پدیده کودکان کار هرروز ابعاد پیچیدهتری پیدا میکند و حضور هر روزه آنان در خیابان، ضرورت سیاستگذاری درست در این زمینه را به امری اجتناب ناپذیر بدل کرده است. بیش از ۳۰ سال از تصویب پیمان نامه حقوق کودک میگذرد و سالیان زیادی از کنفرانسهای عمومی سازمان بینالمللی کار گذشته است که کار کودک را ممنوع اعلام کردهاند و خواهان پایان دادن به بهره کشی از کودکان کار و اقدامهای ملی کشورها در این زمینه شدهاند.
سازمان ملل و سازمان بین المللی کار با طرح برنامههایی خواهان لغو کار کودک و ریشه کنی فقر در جهان تا سال ۲۰۲۵ شدهاند. زمانی که برنامه اعلام شد دستاندرکاران این برنامه فکر میکردند سالهای زیادی در پیش است و میتوان با اجرای برنامههای دراز مدت و کوتاه مدت به این مهم دست یافت. در سالهای گذشته با اتکاء به کمکهای مالی بینالمللی و کوشش فعالان مدنی در جهت اجرای برنامههای مبارزه با فقر و برنامههای آموزشی جمعیت کودکان کار تا سال ۲۰۱۶ کاهش چشمگیری یافت اما از سال ۲۰۱۶ این رشد با کندی قابل توجهی روبرو شده است.
چرا کودکان را برای کار انتخاب میکنند؟
کار کودکان ارزان است. کودکان از نظر جسمی و ذهنی مطیع هستند. کودکان کار اتحادیه ندارند و نمیتوانند به دادگاهی شکایت برند. نبود یک اراده سیاسی در جهان برای پایان دادن به کار کودکان یکی از مهمترین دلایل ادامه حضور کودکان در بازار کار است.
در ایران نیز با وجود قوانین متعدد و امضای پیمان نامه حقوق کودک، مقاوله نامه ۱۸۲ مبنی بر محو بدترین اشکال کار کودک و وجود قوانینی چون قانون اساسی (اصل۳۰)، قانون کار(مواد۸۰، ۸۱، ۸۳)، قانون مجازات اسلامی(ماده ۹۳۱)، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، کودکان زیادی برای تامین مایحتاج زندگی مجبور به کار هستند، این قوانین نتوانسته است بستر مناسبی برای حمایت از آنان فراهم کند.
در برنامه ششم توسعه، دولت متعهد شد که ۲۵درصد از جمعیت کودکان کار را کاهش دهد. برای اولین بار نام کودکان کار در برنامه توسعه کشوری برده شد ولی در اینجا هم هیچ آماری از تعداد کودکان کار ارائه نشد که بتوان در پایان برنامه ششم ارزیابی روشنی از این برنامه ارائه داد. اقدامات انجام شده بیش از هر چیز بر عملیات قهر آمیز حذف فیزیکی کودکان از سطح خیابانها متمرکز شد.
این اقدامات کودکان را به کارهای خطرناکتر و دشوارتر مثل زباله گردی و غیره سوق داد و تاثیر چندانی در بهبود شرایط کودکان کار نداشت. برخی مداخلههای دولتی از جمله دادن یارانه، اجازه تحصیل به کودکان افغانستانی در مدارس ایران (که هم اکنون برای کلاس اولیها با مشکلات جدی مواجه شده است)، طرح کودک و خانواده سازمان بهزیستی و فعالیتهای سازمانهای غیردولتی تا حدودی در بهبود شرایط زندگی کودکان کار موثر بوده است.
گزارش درباره کودکان کار در ایران
گزارش سال 2018 سازمان بینالمللی کار نشان میدهد، تقریباً 218 میلیون کودک کار در جهان وجود دارند که از این میان، 150 میلیون کودک قربانی کار در کودکی هستند و تقریباً 73 میلیون نفر از آنها به کارهای خطرناک و زیانآور مشغولاند.
این آمار بیانگر آن است که تقریباً از هر 10 کودک در جهان 1 نفر کودکان کار است!
این آمار بهوضوح نشان میدهد، باوجود اینکه کشورهایی با درآمد پایین به توجه ویژهای نیاز دارند، مبارزه با کار کودکان تنها با تمرکز بر کشورهای فقیر امکانپذیر نیست.مسئلۀ مشترک میان کشورهای فقیر با درآمد متوسط و ثروتمند همانا فقر خانواده و جامعه است.براساس یافتههای میدانی پژوهش و همچنین آمارهای موجود، بیشاز یک میلیون کودک کار در ایران وجود دارد، اما بهدلیل حساسیتهای سیاسی و ایدئولوژیکی، آمار سازمانی دقیق و متقنی در این زمینه در دست نیست. برخی آمارها حاکی از ایناند که حدود ۲۰هزار کودک کار در تهران زندگی میکنند که ۴۰۰۰ تن از آنان کودکان زبالهگردند.
آمارهایی درباره کودک کار
کودکان کار معمولاً در سه حوزۀ مختلف به بیگاری گرفته میشوند: کار کارگاهی، کار خیابانی، و زبالهگردی.براساس تحقیق مرکز رفاه دانشگاه علوم پزشکی در سال ۱۳۹۵، از بین کودکان کار ۴۶ درصد ایرانی و ۵۳ درصد کودکان افغانستانی بودند، اما آمار سال ۱۳۹۹ نشان میدهد ۶۲٫۵ درصد کودکان کار ایرانی و ۳۷٫۵ درصد کودکان مهاجر هستند.این پژوهش با محوریت اشکال گوناگون کار کودکان، ازجمله کار خیابانی و دستفروشی، کار در تولیدی، کار در کارواش، شاگردی در مغازه، زبالهگردی، کار در کارگاههای زیرزمینی، کار خانگی، کار در منزل، کار در کورهپزخانهها، و …، به روش نظریۀ دادهبنیاد (GT) صورت گرفته است.
در پژوهش آقای احمدی علل گوناگون کار کودکان در هریک از مشاغل بررسی شده و متغیرهای جنسیت، قومیت و سن بهطور مجزا در بیست و دو نوع کار کودک تحلیل و بررسی شده است.مخاطرات در کار کودکان یکی از موضوعات چشمگیر در پژوهش حاضر است که برحسب نوع کار و شرایط سنی و عوامل گوناگون دیگر، شدت آسیبهای متفاوتی را موجب میشود.
استثمار کودکان کار
استثمار در کار کودکان و بازار کار غیر رسمی دو مقولۀ محوری این پژوهشاند و شکاف توسعه، تنش و منازعات موجود در کشور افغانستان، فقر و بیکاری خانواده، بدسرپرستی و بیسرپرستی، و علاقه به کار جزو عوامل علّی کار کودکان در این پژوهش هستند.نکتۀ دیگر این پژوهش آن است که سعی شده است، کار کودک از نگاه تمامی کنشگران کلیدی، یعنی خودِ کودکان و والدینشان، کارفرمایان، فعالان و متخصصان حوزۀ کودکی، و مسئولان حکومتی در سازمانها و ارگانهای مرتبط با حوزۀ کار کودکان (همچون شهرداری و بهزیستی و نیروی انتظامی) بررسی و مطالعه شود.
عوامل ایجاد کننده کودک کار
- مشکلات اقتصادی
- بد یا بی سرپرستی
- فشار سیستماتیک از سوی گروهها اسثتسمار گر
- ناکارآمدی سیاست گذاران
- فرهنگ غلط یک قوم
از آنجا که پژوهش ردپای استثمار در جهان کودکی به اغلبِ اشکالِ کارِ موجود در کلانشهر تهران و حومه بهتفصیل پرداخته است، نتایج این پژوهش در خصوص کودکان کار به سراسر ایران، خصوصاً دیگر کلانشهرها، نیز قابلتعمیم است.